وقتی پست قبل را نوشتم .اروم نبودم .و تا اخر امشب  موقتش می کنم 

24 ساعت گذشته و من آروم ترم و هرروز استرس هایی را تجربه می کنم که دوست ندارم لمسشون کنم

صبح به خسته ترین حالت ممکن بودم و شعبه نرفتم و این بی نظمی دردسر برام ایجاد می کنه

ظهر کلاس رفتم و چشم هایی پف دارم از گریه علامت سوال بود برای دوستی که هیچ چیز از زندگی ام  نمی دونه

افطار تنها بودم گیم اف ترونز دیدم و عصر تا حالا گریه نکردم.


نمی دونم دوست دارید که گاهی نکات عمومی بگم یا نه اما

برای دوستانی که اسم شون را دوست ندارند و یا اسم های مذهبی دارند و دلشون می خواهد عوض کنند .

دادخواست شما ارجاع میشه به شعب عمومی حقوقی و خوانده دعوا ثبت احوال محل صدور شناسنامه است.همراه دادخواست ،استشهادیه : مبنی بر مشهور بودن شما به اسمی که مایلید بگذارید .در قانون مانعی نیست که اسم مذهبی را نشود تغییر داد و این امر بستگی به نظر قاضی داردفقط دلایل مسخره نیاورید.اخرین نفری که دیدم ،دختری بود که دلیل اش ،حرف نامزدش بود که فرموده بود :  تا اسمش سارا نباشه عقدش نمی کند.فرض کنیم  دروغ نمی گفت ، جواب قاضی این بود : به نظرم بهتره با این مرد ازدواج نکنی .رای به نفع اش صادر نشد.

پ ن 
: خانم ابان چرا شما خانم ها ناخن ها تون بلند می زارید ؟

من : اخه ما ناخن گیر نداریم

منشی : حاج اقا مستحبه زن ناخونش بلند باشه 

کجا نوشته اون وقت ؟ 

منشی : حلیه المتقین

پ ن : برای اینکه یادم بره صد سال پیر شدم تو این 24 ساعت

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها