لیوان گرفتم زیر شیر اب .بعد بلند بلند گریه کردم .
باید قوی تر از این باشم
امتحانم که تمام شد .رفتممنتظرم بود.قدم اول.
نوشتم که یادم نره ۴ خرداد چی کشیدم .تب کرده ام .از غم
و هیچ کس نمی دونه من تنهایی درد میکشم .دلم داد زدن میخواهد .
درباره این سایت