امروز روز چهارم است که من کاراموز شعبه ایکس هستم 
روز اول ، فکر کردم من می تونستم به جای کاراموز وکالت ، کاراموز قضاوت باشم ولی قسمت نبود . 
به هرحال روز هایی خوبی را می گذرونم . قاضی شعبه  ادم دوست داشتنی است .شاید پنج یا شش سال بزرگ تر از من . طرفین دعوا که خارج می شوند،  می پرسد نظرت چیه خانم وکیل:)  و  منم اونقدر خوب براش تحلیل کردم که واقعا خوشش اومده . بچه های دفتر ادم های خیلی خوبی هستن و هنوز درگیر این هستن که من دانشجو دکتری ام
روزهای خوبی است و باید خداراشکر کنم برای این همه حس خوب . صورت جلسه چند تا جلسه را نوشتم و راستش را بخواهید برای یادگاری از یکی از صورت جلسه ها عکس گرفتم 

پ ن : اتفاق جالب امروز امدن میم بود  .تو دادگاه پشت درب شعبه

پ ن : یک دسته گل زرد و بوی  کیک کاکوئئ داغ .همین قدر ساده من خوشحال میشم 

پ ن : رو به روی  اجرای احکام خانمی مهریه اش را پخش کرد بین مردم .چند صد شاخه گل رز قرمز .
نگاه کردم و فکر کردم مردم چطور دلشون میاد  گل ها را بگیرند .

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها